​یادداشت محمد طاهری؛ سردبیر هفته‌نامه تجارت‌فردا؛

پیشنهاد معامله اقتصادی با آمریکا در قبال محدود شدن برنامه هسته ای
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

توافق ایران و آمریکا چگونه می‌تواند به همکاری منجر شود؟

بر اساس ادعای برخی سیاستمداران، ظرفیت ۲۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، صنعت نفت و بخش‌خصوصی ایران وجود دارد. اقتصاددانان نیز می‌گویند ایران و آمریکا می‌توانند برای بهره‌برداری از این فرصت، مذاکره را به توافق و توافق را به همکاری تبدیل کنند.

دو کشور، پیش از این، سه دوره تجربه همکاری‌ اقتصادی داشته‌اند؛ درس‌های همکاری‌های قبلی چیست و توافق احتمالی چگونه می‌تواند منافع مشترک را تامین کند؟

حتماً شنیده‌اید که می‌گویند «خر از قبرس آورده‌اند» اما شاید ندانید که این ضرب‌المثل یادآور یکی از مهم‌ترین سرفصل‌های برنامه «اصل چهار ترومن» در ایران است. این برنامه را آمریکایی‌ها در اواخر دهه ۱۳۲۰ در ایران پیاده کردند و هدفشان این بود که در زمینه آموزش، کشاورزی، دامداری و بهداشت ایرانیان تحولات اساسی ایجاد کنند. یکی از بخش‌های این برنامه، اصلاح نژاد حیوانات اهلی بود.

مشاوران آمریکایی توصیه کردند از تولیدمثل بزهای ایرانی جلوگیری شود، زیرا بزها با کندن ریشه علف‌ها به بیابان‌زایی دامن می‌زدند. آن‌ها همچنین معتقد بودند که نژاد مرغ‌های ایرانی به دلیل ضعف در تخم‌گذاری باید اصلاح شود و الاغ‌های ایرانی به دلیل ضعف و کم‌تحرکی نیاز به اصلاح نژاد دارند.

به همین منظور، تعداد زیادی الاغ از قبرس وارد ایران شد تا با جفت‌گیری با الاغ‌های ایرانی، نژاد بهتری تولید شود. این برنامه‌ها، با وجود آثار مثبتی که داشتند، به دلیل تبلیغات منفی رسانه‌های چپ‌گرا، با استقبال جامعه ایران مواجه نشد و روزنامه‌نگاران و روشنفکران نزدیک به حزب توده به تمسخر آن پرداختند و به‌قدری با آن شوخی کردند که به‌عنوان ضرب‌المثل میان ایرانیان رواج یافت. 

اما سؤال این است که اصل چهارم ترومن، که در پایان دهه پرفرازونشیب ۱۳۲۰ و آغاز دهه سرنوشت‌ساز ۱۳۳۰ در ایران اجرا شد، چه اهدافی داشت و چه نقشی در تحولات اقتصادی ایران ایفا کرد؟

طراحان  برنامه اعتقاد داشتند که فقر و عقب‌ماندگی اقتصادی زمینه‌ساز نفوذ کمونیسم است و این برنامه با هدف تقویت ثبات اقتصادی و سیاسی ایران برای مقابله با نفوذ شوروی طراحی شده بود. 

شاه برای جلب حمایت هری ترومن و اعلام آمادگی ایران برای اجرای اصل چهارم، در آبان ۱۳۲۸ (نوامبر ۱۹۴۹) به آمریکا سفر کرد. او به دنبال دریافت وام ۲۵۰ میلیون دلاری برای اجرای برنامه هفت‌ساله عمرانی ایران بود، اما آمریکا اعطای این وام را به امضای قرارداد رسمی اصل چهارم مشروط کرد. این قرارداد در نهایت در ۲۷ مهر ۱۳۲۹ امضا شد و زمینه‌ساز ورود کارشناسان آمریکایی و اجرای پروژه‌های اصل چهارم در ایران شد.

همکاری ایران و آمریکا در چارچوب اصل چهارم ترومن، بخشی از روابط دو کشور در اواخر دهه ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰ بود. این همکاری‌ها در سه دوره مشخص شکل گرفت. دوره اول در دهه ۱۳۲۰، شامل کمک‌های اقتصادی و نظامی آمریکا به ایران، به‌ویژه در جریان جنگ جهانی دوم بود. دوره دوم در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰، با اجرای برنامه اصل چهارم ترومن اجرا شد. دوره سوم نیز در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، شامل همکاری‌های اقتصادی، نظامی و صنعتی بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷، این همکاری‌ها متوقف شد و از آن زمان تاکنون هیچ همکاری اقتصادی مستقیمی بین دو کشور وجود نداشته است.

چنان‌که اشاره شد، نخستین همکاری ایران و آمریکا در دهه ۱۳۲۰، عمدتاً یک‌طرفه و در قالب کمک‌های نظامی و اقتصادی آمریکا، به‌ویژه در جریان جنگ جهانی دوم، شکل گرفت. دومین همکاری، که در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ در چارچوب اصل چهارم ترومن اجرا شد، بر توسعه فرهنگی، آموزشی و ترویجی متمرکز بود. این همکاری با اجرای پروژه‌هایی در زمینه کشاورزی، بهداشت و آموزش، تأثیرات مثبتی بر زیرساخت‌ها و نیروی انسانی گذاشت، اما نگرانی‌هایی را در بخش‌هایی از جامعه ایران برانگیخت. سومین همکاری در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، به‌صورت مشارکتی و سرمایه‌گذاری‌محور بود و شامل فروش تسلیحات پیشرفته، اجرای پروژه‌های زیرساختی و همکاری‌های صنعتی با شرکت‌های آمریکایی می‌شد که تحولات عمیقی در اقتصاد ایران ایجاد کرد.

با توجه به تجربه‌های گذشته، آیا همکاری ایران و آمریکا می‌تواند بار دیگر احیا شود؟ 

برخی اقتصاددانان معتقدند که با تعریف منافع مشترک، امکان شکل‌گیری همکاری‌های جدید وجود دارد. مسعود نیلی پیشنهاد می‌کند که ایران می‌تواند معامله‌ای در حوزه انرژی مطرح کند و «اگر قرار است در انرژی هسته‌ای محدود شویم، باید در بخش نفت و گاز، که دچار ناترازی هستیم، به فناوری و سرمایه دسترسی پیدا کنیم.» همچنین، برخی سیاستمداران، مانند حسین مرعشی، معتقدند که ایران ظرفیت جذب ۲۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری دارد، از جمله ۵۰۰ میلیارد دلار برای نوسازی صنایع نفتی، ۵۰۰ میلیارد دلار برای بازسازی زیرساخت‌ها و ۱۰۰۰ میلیارد دلار برای بخش خصوصی. با این حال، تجربه تاریخی نشان می‌دهد که همکاری‌های ایران و آمریکا همواره تحت تأثیر ملاحظات سیاسی و ژئوپلیتیک بوده و موفقیت هرگونه همکاری جدید به توانایی دو طرف در ایجاد اعتماد و تعریف منافع مشترک بستگی دارد.

با توجه به تجربه‌های گذشته، آیا همکاری‌های ایران و آمریکا، می‌تواند دوباره تکرار ‌شود؟